۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

بهاران بر همگان خجسته باد



نوروز شد , جمله جهان گشت معطر
از بوی خوش لاله و ریحان و صنوبر

فصل مهر، فصل رویش جوانه های امید، فصل خواندن و نوشتن، در راه است، فصل مهر، فصل آشنایی با خدا، فصل خوشه چینی ستاره ها، از راه میرسد. بزودی زنگ آگاهی به صدا در میآید و پرچم دانش برافراشته میشود، درب گلستان معرفت گشوده میشود و صدای جنب و جوش و شور و هیاهوی شاگردان، فضای مکتب ها را پر میکند.
  بلی نوروز و بهار  در راه است  و
بزودی  ﻳﮏ ﺳﺎل دﻳﮕﺮ را ﭘﺸﺖ ﺳﺮ میﮔﺬاریم! ﺑﺎ رﺳﻴﺪن ﺑﻬﺎر، زﻧﺪﮔﯽ در ﺟﺴﻢ و ﺟﺎن ﻃﺒﻴﻌﺖ  و آدمهایش ﺗﺎزﻩ میگردد
 و  بیگمان از شنیدن آمد آمد بهار- طرفه آرامش بر وجود هر آدم مستولی میگردد اما برای من که حس میکنم طلوع  بهاری  سالهاست در غریب ‌ترین غروب پاییزی ، گمگشته است حتا بهار هم یک ترانه دلتنگیست
پس ای الهه زیبایی ! ای نوروز پارینه
بدان و آگاه باش که : اگرامسال شاهد "طلوع بهار امید "  باشم! می‌توانم سالها سبز بمانم ،از دهانم شکوفه بریزد، دلم برقصد و حنجره‌ام آواز هماره عشق  باشد.هویداست که سرزمین بی بهار ، امید بهار را همیشه در دل خود دارد و شگفتا که من نو بهار امید را پس از یک عمر بر سینه تفتیده‌ ام لمس کرده ام
ای طلوع  اشعه زرین امید! ای آنکه، ﺑﺎ ﻃﻼﻳﻪ هﺎﯼ ﺷﮑﻮﻓﺎﻳت چون عروس نوبهاری از راﻩ ﻣﯽ رﺳی
بگذار سبزی‌ و طراوت  ات حد اقل امسال برای تپش قلب یک نا امید از پا فتاده خرج  و تبدیل به تنها خاطره‌ای گردد در سینه تفتیده یک دشت بی آب و علف و تشنه! سالهاست این سرزمین قحطی‌زده بی باران، حضور تو را تنها در ورق‌ پاره‌های اشعار و در میلودی آهنگ های عاشقانه حس میکند ! ـ این تنها دالانهای پر پیچ و خم و سرداب‌ گونه خاطره است که حضور ترا بعنوان ذات بهار همراه با بغل بغل گل در یک سرزمین کویر مجسم میسازد .! و سر انجام ای بهار 1391 اگر با این مژده آمدی!واقعآ
خجسته ای و بیدرنگ  بوسه بارانت خواهم کرد
(ش-ح)



بهار غربت

نسیم باد نوروزی وزد از دامن صحرا
شمیم عنبر آلودش شفای چون ید بیضا
فضای دلکش بوم و برش دل را برد از یاد
به نیسان میبرد غم را شکوه لاله صحرا
مپیچ ای باد نوروزی درون آن کویر خشک
هنوز اندر هوا پاشان بود جسم و تن  بودا
بجای لاله رنگین است همه دشت و دمن از خون
اگر خواهی چو تف باد, گذر از پیچ و تگرگها
مرا پیغام نوروزی شکست آن سیاهی هاست
خوشا سال نیکوی کز جمالش جلوه ها پیدا
حمیدی خیر مقدم گوید این فصل گل و بلبل
که دارد در بغل انگار نوید بخت بی همتا

نوروز 1380 خورشیدی- هالند


  
نوروز یگانه جشن علمی در جهان است .
فردوسی در شاهنامه میگوید
شاه جمشید پس از دورۀ یخبندان ،روز  اول سال نو رابنام " نوروز اورمزد" در ماه فروردین جشن گرفت
3733 زردشت دانای بزرگ ، برای به ثبت رساندن اتفاق ویژه ای که در سال 1725 سال قبل از میلاد در سیستانِ « افغانستان امروزی » رخ داد ، واژۀ نوروز را در برابر سال نو بنیان گذاشت .
زردشت در رصد خانۀ که در سیستان داشت ، محاسبه نموده بود که در سال 1725 ( قبلا از میلاد ) برآمدن خورشید « طلوع آفتاب » در سیستان و تحویل سال نو همزمان رخ خواهد داد و سال نو آن سال را نوروز نامید . این اتفاق در طبیعت هر سال در جاهای مختلف رخ میدهد و شاید بیش از هزار سال طول بکشد که دوباره به همان محل برگردد .
زردشت اولین خط نصف النهار را به دست آورده بود و برآن نام « نیمروز » نهاده بود . او در رصدخانۀ خود در سیستان ، محاسبه کرده بود که:
 زمانی که خورشید به « نیمروز » بر سر سیستان « 62 درجه طول زمین » قرار دارد ، آفتاب تمام سرزمین های نیم کرۀ زمین از جاپان تا افریقا را در بر میگیرد .

هیچ نظری موجود نیست: