۱۳۹۶ مرداد ۲۸, شنبه

دو پرسش از دو تحلیف گر!



عدم حضور موثر ملت در صحنه سیاسی کشور در نزده سال گذشته و حاکمیت سر دسته هائ که در غیاب ملت چاره ای جز کنار آمدن با امریکا را نداشتند ؛ سبب شد تا حاکمیت ملی کشور به سهولت مورد سوء استفاده امریکایی ها قرار گیرد. لهذا در پی استمرار اشغال اینبار هم طبق سناریو از قبل تعین شده نمایش انتخابات برگزار شد. بیخبر از اینکه اینبار قضیه با گذشته فرق کرده ؛ مردم بیدار شده و رهبر نما ها نمیتوانند مثل سابق مطابق خواست امریکا مردم فریبی کنند. در نتیجه  مردم با سرسختی و متانت در برابر نمایش مضحک استمرار تقلب ایستادند. بنابرین هدف دلخواه را که  میخواستند مثل سابق با دروغ و ریا و تزویر از پای صندوق های به اصطلاح دموکراسی بیرون بکشند و اعلام کنند اجبارآ برای شش ماه به تعویق افتاد . اما در نهایت پس از یک روان درمانی  فرسایشی  شش ماهه با همان قلدری گذشته خواستند بخت شان را دوباره بیازمایند. لهذا با اعلام نتیجه رای گیری طبق دلخواه  سعی کردند همه چیز را طبیعی جلوه دهند. اما باز هم نشد که نشد. سرانجام مردمی که جانشان از سیستم موجود به لب رسیده بود به هیچ وعده و وعید میان تهی در شش ماه گذشته قانع نشدند و در نتیجه امروز شاهد دو تحلیف جداگانه در کابل بودیم و اما پرسشی که برایم از این دو  تحلیف گر  پیدا شد قرار ذیل است.
داکتر عبدالله بحیث رئیس جمهور افغانستان با بجا آوردن مراسم تحلیف خود را ملزم به رعایت قانون اساسی موجود افغانستان کرد! اما نگفت که ای مردم! در صد قدمی اینجا مراسم تحلیف یکی دیگریست که با تقلب خود را برنده اعلام کرده و بر گلوی شما پا مانده است! من در نخستین فرمانم مطابق به قانون اساسی که به آن حلف وفاداری اجرا کردم دستور صادر میکنم که : متقلبین و اعضای کمیسیون متقلب گرفتار و به پنجه قانون سپرده شوند.
او به این موضوع نیز اشاره نکرد که : ایهاالناس شما خود شاهدید که حضور سرقوماندان ناتو و سفیر امریکا در مراسم تحلیف حریف به معنی صحه گذاشتن بر تقلب و حمایت از متقلبین است. اینها فقط مزدور میپالند.  اینها اشغالگرانند. شما بچشم سر شاهدید که فاتحه دموکراسی امریکایی و انتخابات قلابی را امروز خود شان بدست خویش خواندند. ما و شما اگر تا امروز نمیدانستیم اینها را دوستان افغانستان میگفتیم  امروز باید بدانیم که ما دشمنان خود را دیگر شناخته ایم. دیگر پول و کمک دشمن را اگر بما پیشکش هم کنند نمیپذیریم. آیا با جیب خالی با من هستید یا نه؟اما این حرف را نزد آیا داکتر منتظر اینست که با اینحال حریفش را از ارگ بیرون کنند و او را به ارگ بیاورند؟
داکتر اشرفغنی هم بحیث  رئیس جمهور افغانستان مراسم تحلیف را منظم تر بجا آورده و خود را همچنان ملزم به رعایت قانون اساسی افغانستان کرد! اما نگفت که چرا عده ای در آن گوشه همین ارگ عین کار را اجرا میکنند؟ آیا آنها یاغی و باغی اند یا اینکار یک عمل طبیعی و حق مسلم شان است؟ اگر یاغی اند چرا بجای فرمان نخست در رهایی طالبان ؛  امر گرفتاری این یاغیان را  صادر نکرد؟ حکم قانون اساسی در برابر کسانیکه نظم لشکری و کشوری را اخلال میکنند چیست؟ اگر آنها حق بجانب اند پس خودت چرا بحیث رئیس جمهور حلف وفاداری به ملت اجرا میکنی؟ و دهها پرسش بی پاسخ دیگر
در این شکی نیست که امریکا که خود را متولی مدیریت جهان میداند و تامین منافع خود را از طریق اعمال کنترول بر سایر کشورها میسر میپندارند ، برای نیل به اهدافش در کشور ما هم برنامه ریزی های دارد .لهذا از همان بیست سال پیش با کنترول افکار عمومی سعی میکند منافعش را توسط مزدورانش تامین و حفظ کند. طبیعتآ برای اینکار با شعار های فریبنده دموکراسی؛ انتخابات؛ مردم سالاری و مطبوعات آزاد بمیدان آمد و با این روپوش ها در واقع محبس طلایی برای افکار عمومی ملتی آزاده ای که کمر شانرا استبداد خم کرده بود ساخت و در این راه پیروزی اش چشمگیر بود. از  اینکه از این پس چه میشود؟خدا خبر.
اما حضور سفیر امریکا و ناتو در ارگ این نکته را به اثبات رساند که ناتو و امریکا فعلا در نظر ندارد حقانیت ریاست جمهوری عبدالله را از راه مدنی بپذیرند. آنچه که حواریون داکتر عبدالله از درک آن عاجز اند و هنوز به مصالحه دل بسته اند. در اینصورت یک راه پیش رو دارند و آن اینکه  باید با جرئت عمل کنند
ناگفته نماند که تنها راه مبارزه برای گرفتن حاکمیت ملی از امریکائیان مراجعه به وجدان عمومی مردم دنیا بویژه مردم امریکاست . آگاهی وجدان عمومی ملتهای غربی از ظلمی که حکومتهایشان بر کشور های اشغال شده اعمال می کنند همانگونه که به جنگ ویتنام خاتمه داد می تواند خاتمه ای باشد بر آنچه امروز بر ما می گذرد



۱۳۹۶ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

آیا همین ها نماد شیطان را به سنگ زدند؟



این روزها  در فیس بوک ؛ تماشاگر عکسهای  ازحجاج مبارک  ارگ مان؛حین 
 اجرای مراسم حج ؛  در سرزمین وحی هستیم .تا اکنون تنها رادیو آزادی  پای صحبت حاجی مرتضوی  و حاجی امرالله نشسته که هر یک داستانهای جالبی از سفر خود را به خبرنگار تعریف کرده و  فراخور بنیه ی علمی - اجتماعی خود برداشتهای مختلفی از سفر خود داشته اند . صرفنظر از این سوال که این گروه با چه هدفی به رفتن به مکه اهتمام ورزیده باشند؛ بدون شک یکی از اهداف همه گانی سعی در نمایش دوری از گناهان خواهد بود. که سنگسار شیطان رجیم جز لاینفک یکی از  این نمایش ها خواهد بود.سوالی که در ذهنم ایجاد شد اینست که : آیا این گروه موقعی سنگ زدن به این نماد؛ گاهی  اندیشیده باشند که  آنانکه بیشتر از نماد شیطان باید سنگ بخورند در میان همین سنگ زدگان است
 خدا مرا در این ۲۷ رمضان بگناه کبیره نگیرد اما من با هوش و حواس در نهایت " خسرالدنیا و الاخره"  را در همین جمع میبینم. برای اینکه ، دیده ی بصیرت  اینها کور  گشته. خدا را میخواهند ولی حتا داخل کعبه (خانه خدا) هم او را درک نمیکنند. میخواهند شیطان را از خود دور کنند  اما او را در کنار خود  نمیشناسند و اگر هم بشناسند  نادیده میگیرند . بجای او دیواره ی سمنتی  یا نماد شیطان  را سنگ می پرانند.و
از نظر من هنوز شیطان بر اینها حاکم است. اینها با این عکس ها و تظاهر هنوز میخواهند اخلاق شیطانی خود را بر ما تحمیل کنند . حج ما زمانی مقبول است که اولا اخلاق شیطانی را شناخته و از خود دور کنیم و بعد به این شیطانها که بر ما حکومت میکنند پشت کنیم.