۱۳۹۷ اسفند ۱۰, جمعه

روز زن و یاد واره ۲۳۹ مسافر مفقود الاثر

 امروز هشتم مارچ مصادف است به روز بین المللی زن! نخست جا دارد فرا رسیدن این روز زیبا را خدمت تمام زنان عزیز میهنم و در کل زنان سراسر جهان تبریک عرض کنم. در ثانی قابل یاد آوریست که از پنج سال بدینسو این روز قشنگ در عین حال  یاد آور تلخ یک فاجعه بزرگ انسانی در یک سانحه هوایی هم میباشد که در اثر آن دهها زن تا اکنون ناپدید گردیده و مطمئنآ جانهای شیرین شان را از دست داده است. آری!  هشت مارچ سال( ۲۰۱۴ میلادی )بود و من  در حالیکه پیامهای دوستان را در صفحه فیس بوکم مرور میکردم  دفعتن متوجه شدم که در تلویزیون هالند به عنوان خبر مهم پیهم این خبر زیر نویس میگردد: هواپیمای بوئنگ ۷۷۷  کشورمالیزیا با شماره پرواز -ام‌-اچ- ۳۷۰
در حالیکه از کولالامپور ، عازم پیکن در کشور چین بود به دلیل نامعلومی پس از 
تغییر مسیر ناگهانی؛ تماس آن با رادار های برج های مراقبت یا تاور  قطع و با    
 ۲۳۹ مسافر و خدمه ناپدید شده است.
از آن زمان تا همین اکنون همیشه رد پای این سانحه را از طریق اخبار عمومی و  سایت های ویژه هوانوردی بطور مسلکی دنبال کردم. ولی هیچ مدرک یا اثری دال بر سقوط این هواپیما کشف نشده و هیچ‌کدام از قطعات مشاهده شده در اقیانوس ها که  قبلاً به آن‌ها استناد شده بود، ارتباطی با این رخداد نداشته‌ و بنابرین تا امروزه روز این هواپیما با ۲۳۹ سرنشین ناپدید شده است.
بنابرین هشت مارچ هر سال 
 که مصادف به روز بین المللی زن میباشد؛ بیشتر این حادثه هولناک و پر از ابهام و رمز و راز بخاطرم می آید و حالت مسافران و وابستگان منتظر آنها پیش چشمانم متجسم میشود. در دو پرواز که سال پار خودم داشتم حالت مسافران به مقصد نرسیده همین پرواز را بالای خودم تجسم کردم و نخستین بار اندکی از پرواز و مسافرت ترسیدم
بهر حال از اینکه بزرگترین عملیات جستجو در تاریخ هوانوردی جهان به همکاری بیش از ۲۶ کشور برای پیدا کردن این هواپیما نتوانست هیچ آثاری از این هواپیما را تا همین اکنون پیدا کنند و راز لا درک شدن دو صدو سی ونه  انسان تا امروز سر به مهر باقیماند همیشه متعجب و متاثرم..
این صبر کشنده "جستجو" های بی نتیجه و " امید"های مایوس کننده؛ بازمانده گان قربانیان این سانحه را اجبارآ به ساحتی از زمان برده که ناچار دردناکی این سانحه را بپذیرند. به گذارش بی بی سی گریس نتان که مادرش یکی از سرنشینان این هواپیما بود به روزنامه گاردین گفته است که دیگر مخالف پایان دادن به عملیات جستجو است
کپتان این هواپیما احمد شاه«ظاهری» نام داشت و ۲۷ سال تجربه پرواز موفقانه داشت . 
همچنان بوئنگ ۷۷۷ یکی از مصئون ترین و ایمن ترین هواپیما در خانواده بوئنگ بشمار میرود.
از نظر مسلکی دو چیز در نظرم مشکوک میاید. نخست اینکه طیاره به یکباره گی از روی صفحه رادار  کشور ویتنام و مالیزیا گم میشود. چرا؟ و چگونه؟  چون سیستم تثبیت موقعیت هواپیما دو دستگاهست و ممکن نیست هر دو همزمان از کار بیفتد این مسئله اندکی مشکوک بنظر میرسد. دوم اینکه تاور یا برج مراقبت مالیزیا فقط آخرین جمله کو پیلوت این طیاره را که گفته ( شب بخیر مالیزیا)را بعدآ پخش کرد. این جمله هم اندکی مشکوک بنظر میرسد. شب بخیر و خدا نگهدار جملات عادی است ولی با نفر مسئول تاور نه با تمام مالیزیا
سانحه که سانحه است مرگ هم حق! ولی مفقود شدن این طیاره خیلی غیر طبیعی و مثل اینست که گویا این هواپیما را طبیعت کاملن بلعیده باشد! این راز و رمز بلکل غیر طبیعی بنظر میرسد . در یگان وبسایت ها خواندم: فرا زمینی ها این طیاره را از مسیر پکن  بسوی آسترالیا منحرف و بعد از دور بسوی بحر هند با خود برده اند ولله و اعلم!


یک کهکشان سپاس

دوغزل از دو مجموعه
همچون روانٍ نسترنی ؛ روحٍ گلٍ یاس
چشم تو منحرف کند از آدمی حواس
مهتاب بناگوش تو انوار عشق را
مانند آذرخش همی داد انعکاس
دیدی اگر به خانه چشمم گهی به عشق
فواره های مشتعل شهر التماس
میخواندم ز هر نگه ات آیه شکست
پندارم از تلاوت تو بوده این قیاس
چون جمله شهر گشته هوا خواه تو همه
پیر و جوان فقیر و غنی در همه  کلاس
یکعده بوق ثروت خود نعره می کشید
یکعده شان و شوکت و شهرت ز اسکناس
با سایه های تیره و مبهم کشم هنوز
آن آس را قشنگتر از فکر آس و پاس
عرف و سنن به سینه من قفل بسته بود
زیر سؤال برد اساسات من حساس
دیگر نفس نمیکشم از آسمان عشق
گشتم درو به تیغ فراق و هلال داس
اما خوشم که دوش ترا دیده ام به خواب
خواهی کنم حدیث ز شهد شب اقتباس
از آذرخش مهر, که دادی بدست من
یک شهر دل تشکر و یک کهکشان سپاس
-------------------------------
آس و پاس = لات و لوت مفلس بینوا

آس = - ورق نقاشی شده برای نوعی قمار

یکتا
عسل،غزل ؛ چو در این پسته خند شبنم شد
هزار  بیت و غزل واژه  واژه همدم شد
لطیفۀ یی دو لبت اهرم نیکویی  را
به پای اسم قشنگت نوشت و محکم شد
تنید جلوۀ نورانی یت  لفافۀ راز
و لعل زر به ادب پیش روت سر خم شد
گلاب و شعر و غزل هست منحنی‌ هایت
هزار چشمه وزان انحنات  زمزم شد
چنین بگفت  ز اسرار خویش چشمانت
فروغ و عاطفه در شهر عشق توأم شد
شراب و شعر و شقایق به غنچه ات جوشد
ز وصف قامت ماهت غزل بریشم شد
کنون مصادره شد بین لطافت گلها
دو رنگ قامت ماهت قشنگ سرهم شد
تو آن نسیم  بهاری که با ترنم خود
طنین دلکش آواز پات  مرهم شد
به شعر و اشک من الهام و هم بهانه تویی
بیا ! که بی تو مرا خورد و نوش چون سم شد
رقیب ماه شب چهارده الهۀ عشق
نشان هر قدمش بوسه گاه عالم شد
یکی بخاطر تو بیستون کند  من  جان
شکر بخند که ماتم ز سینه ام کم شد
به عمق دره ی مسکوت شب قدوم شکیب
دو دیده محو نگاهی که باز دیدم شد