۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

نصیرالله بابر و جشن استقلال ما

  برگذاری ۸۳مین سالگرد استقلال در پشاور


این نوشتار در واقع گذارشی است که در سال 2002 برای جریده آرمان افغان که به مسئولیت خودم در هالند به چاپ میرسید تهیه کرده بودم اما همکاران تحریر به دلایل در نظر گرفتن مصلحت ملی(؟) مرا از نشر این گذارش در آنزمان منصرف کردند و اکنون که چلوصاف نوکران پاکستان به تدریج از آب می برآید خلاصه آنرا خدمت هموطنانم

تقدیم میدارم.

دوشنبه چهارم سنبله1381 مطابق 26اگست 2002 پشاور-پاکستان

در حالیکه هنوز تصاویر کابل زخمی؛ دوستان و آشنایان؛ ازنظرم رژه میرفتند و خستگی راه کابل – پشاور توام باگرمی طاقت فرسا پشاورقدرت حرکت را از من سلب کرده بود؛ تازه به این فکربودم که اگر ممکن باشدهرچه زودتر استراحت کنم زیرا فردا مع الخیرصبح زود پرواز داشتم وباید دوباره در غرب غروب میکردم؛ که ناگهان حاجی صاحب اسدالله دوست و میزبان بنده رشته افکارم را پاره کرده خطاب بمن گفت: خسته استی وگرنه میرفتیم جشن استقلال؛ با تعجب پرسیدم جشن استقلال؟ گفت بلی وطنداران جشن استقلال را امروز تجلیل میکنند و مرا هم دعوت کرده اند؛
من گفتم اصلا خستگی برایم مهم نیست با کمال میل حاضرم در این جشن بروم پس به اتفاق هم روانه محل برگذاری جشن شدیم.
سالُن "سپرنگ نایت هال" پشاور برای برگذاری جشن انتخاب شده بود. ویژگی که این محفل را از محافل و گردهم آهی های دهه هشتاد و نود متمایز مینمود نخست حضور گسترده زنان و سپس حضور اعضای عالیرتبه پاکستانی بود.

در آغازگوینده محفل خانم "غوتی نوری" پس از عرض خوش آمدید به مهمانان از آصف ننگ برگذار کننده این همایش خواست تا با بیانیه افتتاحیه خویش به معرفی اجندا بپردازد: آقای ننگ بلافاصله عقب میکرفون رفته و باسفسطه پردازی نخست برحال کابل مجروح از ته دل گریست؛ از تداوم فرهنگ کلاشینکوف به سختی نالیدو تاثر عمیق خود را از انارشی موجوده در کشور ابراز کرد. سپس با سخنان ضد و نقیص گاهی همسایه هارا میزبان جهاد افغانستان وانمود کرد و زمانی از مداخلات بیرونی و دست های پیدا و پنهان نالید؛ ایشان در حالیکه باکنایه از مسولین حکومتی "بنام خیرات خور" انتقاد میکرد واز کشتار طالبان در دشت لیلی به عنوان جنایت یاد آوری مینمود جهت بزرگنمائی خود پیام فکس شده جنرال دوستم را که عنوانی مجله ای وطن که گرداننده آن خودش بود قرائت نمود. در اخیر وی به معرفی آنعده مهمانان پرداخت که بخاطر استقلال افغانستان میخواهند قرار اجندای از قبل تعین شده بیانیه ایراد میکنند: این مهمانان عبارت بودند از:



1 - جنرال نصیرالله بابر وزیر داخله اسبق پاکستان
2- اجمل ختک رهبر پشتونخواه عوامی پارتی
3- افراسیاب ختک رئیس حقوق بشر پاکستان
4- پروفیسور ابراهیم رهبر جماعت اسلامی پاکستان در صوبه سرح
5- غلام احمد خان بلوررهبر نیشنل عوامی پارتی
6- انجنیر قطب الدین هلال سرپرست حزب اسلامی
7- سید اسحاق گیلانی رهبرحزب آشتی ملی (ملی پخلاینی گون)
8- شمس الهدی شمس رهبر حزب افغان ملت
9- قاضی امین وقاد رهبر جهادی
10- فتانه گیلانی رئیس اتحادیه زنان

11- دگروال عبدالعزیز کارشناس نظامی که آصف ننگ وی را به تقلید از پاکستانی ها" نظامی ماهر" یاد کرد.
12- الحاج فاتح الملک ننگ یوسفزی سیاست دان و متباقی سه خانم دیگر که اسمای شانرا نتوانستم یادداشت کنم.
تقریبآ بین تمام بیانیه دهنده گان نکات نظر مشترکی وجود داشت. همگان را عقیده براین بود که افغانها اولاده (غوری؛ میرویس و احمدشاه) هستند؛ با شهامت وغرور دهن هر متجاوز را در طول تاریخ شکستانده اند. فقط آقای بابر در حالیکه بطور تلویحی از شکست پاکستان در قضیه افغانستان یادکرد؛ با فخر نمائی گفت: زمانیکه روسها به افغانستان لشکر کشیدند پاکستان در کنار آنها ایستاد و اکنون که امریکایها آمده اند بار دیگر پاکستان در پهلوی افغاتها قرار دارد. از سخنان وی چنین استنباط میشد که وی ضمن اینکه میخواست به آقای رجائی سرکنسول ایران که وی نیز در جمع مدعوین قرارداشت بفهماند که وی بار دیگرتصمیم دارد تنظیم های جدیدی را بنیاد کند, ظاهرآ ایشان ازبرخی راز های پشت پرده عمدآ پرده برمیداشت؛ چنانچه ایشان در بیانیه خود از کسی به اسمی شان شنواری رهبر ملی مبارزین افغانستان به نیکویی یاد کرد.





مناقشه آزاد


بخش مناقشه آزاد جالبتر بود بیشترین پرسشها به سیداسحاق گیلانی متوجه بود ظاهرا سوالها طوری مطرح میشد که گوئی سید اسحاق گیلانی در موافقتنامه بُن غفلت کرده و از کیسه خلیفه پست های دولتی را به" شمالی تل وال" بخشیده است.امافاتح الملک با بزرگنمائی خاصی به قناعت سوال کننده گان پرداخت. ازنشر تمام گذارش بدلیل گذشت زمان صرفنظر میکنم اما در مورد آقای ننگ باید عرض کنم که ایشان به کرات خود را شخصیت مستقل و مجله وطن را مجله مستقل یاد میکرد. اما مصارف مجلل محفل؛ 
و برگذاری چنین گردهمائی بزرگ قطعآ استقلالیت وی را زیر سوال میبرد.

و امروز که درست هفده سال ازین تجلیل میگذرد آقای ننگ با یک صعود برق آسا از مدیریت مجله وطن در غربت بحیث ریس در شورای ملی و بعد بحیت معین و سرپرست وزارت معارف؛ سپس والی فراه و دهها پست و مقام زیر ریش همین اشغالگران عز تقرر حاصل و از همین پول های خیرات تغذیه کرد و نمیدانم حالا چه پست و مقامی دارد 

هیچ نظری موجود نیست: