۱۳۹۴ اسفند ۲۲, شنبه

نفرت بی حد از حلیم تنویر در فیس بوک


عرق سرد از اینهمه نفرت بر حلیم تنویر


اگر مبالغه نکنم امروز بیش از صد کامنت در پست های مختلف بر علیه اظهارات اخیر حلیم تنویر در فیس بوک خواندم.  واقعن  از اینهمه نفرت و خشم بی نهایت در میان مردم ما شگفت زده شدم! و سرانجام از وجود اینهمه نفرت عرق سردی بر تنم نشست.
انگار ما پس از سپتامبر ۲۰۰۱وارد مرحله جدیدی از زندگی  گردیده ایم. مرحله ای متفاوت تر از تمام سال های که گذشته. دیگر جهاد و ایدیالوژی های راست و چپ ٬ شعار بر پایی عدالت ٫ شعار جنگ علیه تجاوز و اشغال رنگ باخته اند، شعار های مذهبی و دینی که بلکل خریداری ندارد و حتا به آتش کشیدن نسخه های قران که در اوایل سالهای اشغال شور بر پا میکرد و سبب تظاهرات و خونریزی ها میگردید در این سالها به فراموشی رفته ٬ فقط گپ؛  گپ قوم است و بس. این قومپرستی توانسته از هر کدام ما استالین و هتلر سازد. یک سو خشم است و سوی دیگر نفرت.
این حرفهایم به هیچ وجهه در جهت توجیه حرفهای خلیفه تنویر نیست! ایشان در سفسطه گویی و تملق همیشه ره افراط میپیمایند. حتا هنگامی که ایشان در ده سال قبل برنامه "اندیشه و سخن "را گرداننده گی میکردند ٬ باری خواستم از سخنان گهر بار ایشان "مجمع الجزایر التملقات" بنویسم. زیرا همانزمان کتابی  بنام "مجمع الجزایر گولاگ " در بیان آنچه کمونیزم بر سر مردم اتحاد جماهیر شوروی سابق آورده بود را میخواندم و از آنهمه سبوعیت اندیشه کمونیزم، آن همه درنده خویی های چون بازداشت های بی شمار و بی دلیل ٫ تبعید ٬ شکنجه و مرگ، در حیرت افتاده بودم! از خود میپرسیدم که ریشه این وحشت در کجا بوده؟ ، و سرانجام بشر و  آدمیزاد  چرا این همه بی رحم است ؟  چه وقت  بشر از خون ریختن و زجر دادن هم نوع خویش سیراب می شود؟ و همانزمان یکی از پاسخ ها را از تلویزیون ملی و از برنامه تنویر  یافته بودم ( چاپلوسی٫ و خاک بچشم زدن٫ یکی از مولفه های سبوعیت بود) زیرا خوانده بودم چاپلوسان و بلی گویان که برای منشی های کمونیست تملق میکردند و خود شان عاری از هر نوع اندیشه بودند مسبب درجه یک و بانی اینهمه مظالم بودند تا کمونیستان و اندیشه کمونیست!  و اکنون میدیدم حلیم خان در برنامه اندیشه با دست بالائی مشغول همین پالیسی است و  امروز هم میبینم هنوز که هنوز است با افتخار از شاگردی به محمدگل مهمند به همان پالیسی پابند است.
حالا بخدا از این میترسم که اگرخدا ناخواسته فردا روزی فشار نیروی امریکایی از روی شانه مردم برداشته شود آیا حمام خونی در انتظار همگان نخواهد بود؟ چه کسی انتقام گیری را متوقف خواهد کرد؟ آیا سوریه و بالکان وار بر یکدیگر خواهیم تاخت ؟
می ترسم از روزی که سررشته امور حتا از دست حاکمیت نیم بند هم خارج شده باشد، روزی آشوب زده و خونین که احدی در آن روز امنیت نخواهد داشت.
از کامنت ها چنین بر می آید که این بار کسی به هیچ موضوعی پابند نیست. همه خشمگین و کینه در دل دارند. کینه ی تمام سالهای تبعیض و ظلم. کینه از تمام سالهای دروغ و تزویر. آنهائ که سالهاست تحقیر شده اند پناه گاهی هم نداشته اند. از آنها چه انتظاری می توان داشت جز خشونت؟
متاسفانه پیروان محمد گل خان و حلیم خان آرام در هالند خواهند خوابید و خواهد گفتند: آیین من همبستگی است! من برای ملت سازی و همبستگی کاری کردم!شما تا میتوانید بکشید! هرچند رهروان محمدگل مهمند این نکته را  میدانند و ته ی دل شان به حلیم خان میگویند:
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
, خدا کند چنین اتفاق رخ ندهد ، و مردم از سر کل مولف مجمع الجزایر التملقات بگذرند و حلیم خان را جوکر محمد گل خان بشمار آرند هر چند حلیم در چاپلوسی به بادار شاید صادق باشد
 به همین سبب برگردان آهنگ هندی کهیتاهی جوکر را تقدیم تان میکنم آهنگ را از زبان حلیم بشنوید
برگردان

تمام دنیا مرا (دلقک) و مسخره صدا میزنن
این واژه نیمه حقیقت و نیمه دروغ و افسانه ست
عینک ات را بردار! و درست ببین
دنیا تغیر کرده نه من
این همان چهره قدیمی منست
بخود میخندم تا دیگران را بخندانم
شده ام یک عنصر سرگرمی در این نمایشگاه
یک شی نمایشی
نه هندو هستم نه مسلمان نه شرقی ام نه غربی
مذهب و آئین من خنداندن مردم است
تمام دنیا ....
تیله و تنبه، ازدحام و کش و گیر
درمیان این جمعیت انبوه ، قلب من در تنهایی بسر میبرد
هنوز محرم قلب من تنهایی است
اگراحساس خوبی ندارید ، بگوئید
اما ارزش هنر و قیمت دل را مسخره استهزا نکنید






کهیتا هی جوکر- سارا زمانا - آدی حقیقت آدهآ فسانا
چشمه اوتارو - پهر دیکهو یارو - دنیا نهی هی - چهره پرانا
.......
اپنی پی هس کار جک کو ها سایا
بن کب تماشا میلی مین آیا
میلی مین آیا
هندو نه مسلم ؛ پور اب نه په چیم
مذهب یی اپنا هسنا هسانا
.....
دهکی پی دهکا- ریلی پی ریلا
هی بید ایتنی پر دل اکیلا
پر دل اکیلا
غم جب ستایی ؛ سیتا به جانا
پر مسخری سی دل مت لگانا 

هیچ نظری موجود نیست: