۱۳۹۵ فروردین ۷, شنبه

بیداری و همبستگی شهروندان غزنه


ایستادگی در برابر فرمان اشرفغنی و قوماندان امنیه امرخیل

از دیروز بدینسو از طریق شبکه اجتماعی فیس بوک شاهد بیداری  همشهریان غزنوی ام هستم . اخبار شهر را لحظه به لحظه از طریق صفحه فیس بوک صدای غزنی دنبال میکنم. و خوشبختانه میبینم که مردم عزیز و بابصیرت غزنه ، مطالبات حق خواهانه شان را بدون هیچگونه  هراس از سردمداران حکومت تقلبی؛ میخواهند و همبستگی و یکپارچگی شانرا در  یک  چنین مقطع تاریخىِ  بشکل گویا و بی پرده، به رخ زورگویان و ارگ نشینان میرسانند
https://www.facebook.com/voice.ghazni?fref=nf&pnref=story

بدون شک که اراده‌ی خداوند به بیداری ملت با فرهنک غزنه تعلق گرفته است که  جوانان و روشنفکران غزنه،بطور بی سابقه برای نخستین بار مصممانه در برابر شهر داری تحصن کرده  و با یکصدا میگویند! شهر دار بیگانه از شهر مان را نمیخواهیم
 این تصمیم عقلانی غزنویان از ابعاد مختلفی قابل توجه و تأمل است: چنانچه در این  تصمیم و اقدام بجا از یکسو بصیرت سیاسی؛ موقع‌‌‌‌‌‌شناسی و آسیب شناسی،یک ملت نهفته است و از زاویه دیگر مجاهدت ؛ بیداری و در نهایت فداکاری همین ملت موج میزند،   
 برایم خیلی جالب است در شهری که دوران کودکی و  نوجوانی ام را  گذشتانده ام و قصه های ظلم و تکبر حاکم سید عباس و حاکمان پیشین نقل مجالس نسل پیشتر از من بودند؛ امروز همان مردم به کرسی نشین سید عباس (جنرال امرخیل) عسکر بیسواد خطاب کرده و با دست خالی به او چلنج میدهند!!! زهی سعادت
محاسن سفیدان دیروز از آن حکایات و داستانهای ظالمانه حکام به عنوان  پند و اندرز استفاده میکردند و هم بگونه ای   حس قناعت؛ مظلومیت؛  ترس از حکومت را زیر ضرب المثل  ( شولیته بخو پردیته کو! مال حکومت درد داره مرگ نی ! پایته از گلیم پدرت دراز نکن- خدا همو کفن کش های سابقه بیامرزه  ) در وجود  نسل ما تلقین مینمودند تا با فرهنگ تساهل و تسامح  لب ببندیم و همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشیم. خوشبختانه که امروز نسل بعد ما به این فرهنگ برای نخستین بار بی هراس ( نه )میگویند
جالبتر اینکه از همان کودکی از یکسو در مضمون تاریخ مکتب میخواندیم : شهر ما در گذشته ها عروس البلاد بوده؛ مولانای بلخ با الهام از سنایی غزنوی  مثنوی معنوی اش را سروده و گفته بود ( ترک جوشی کرده ام من نیم خام - از حکیم غزنوی بشنو تمام) . و حضرت حکیم سنایی شهر اش را  دیروز به  رخ روم و چین کشانیده  و گفته بود ( بسکه شنیدی صفت روم و چین - خیز و بیا ملک سنایی ببین) شهری که در نه سده پیش دانشسرا و قصر پیروزه اش شهرت جهانی داشت شهری که ابولالای غزنوی مشهور به داتای گنج بخش کتاب کشف المحجوب را نه قرن پیش در غزنه به عنوان یک شاهکارادبی جهانی نوشته بود ولی تلخبختانه در دوران کودکی و نو جوانی من حتا یک رهبر و بزرگ در سطح شهر نداشت. حاکم و والی اش گاهی محمد آصف پاس یوسفی گاهی محمد آصف جلال آبادی گاهی عبدالاحد ولسی قندهاری بود. بچه هر دو والی( واسع جان و قسیم جان) هم صنفی ام بودند. و با شآن و دبدبه در شهر من با موتر والگا به مکتب می آمدند و گاهی هم به دل من و یکی از هم صنفیانم نمیگشت که این کیست که در زادگاه من بر من پادشاهی میکند؟ پدر این چه کمالی در سر دارد که در سر پدران ما نیست؟ آیا در شهری که ۹۰۰ سال پیش علی هجویری بوریحان بیرونی و سنایی داشت امروز یکی نیست تا بر مسند همین ولایت بنشیند که والی از جلال آباد می آید؟ اما خوشبختانه که زنده بودم و دیدم که  اگر دیروز مردم با این بی عدالتی ها دم نمیکشیدند که آیا این شهر هم آدم دارد یا نه؟  امروز همان مردم با قامت راست ایستاده اند که شهر دار را خود ما مقرر میکنیم. و دیگر با فرهنگ مدارا نمیشود زندگی کرد 
من این مطالبات و این همبستگی و این همدلی را به فال نیک میگیرم و بر همشهریانم افتخار میکنم و مطمئنم که بدون شک کشور در آستانه ای یک تغییر و تحول سرنوشت سازی قرار دارد که هر انسان متفکر  وآزاد اندیش آن را احساس می کند، بنیادهای فریبنده و عوام فریبانه تحت نام  وحدت ملی در آستانه­ فروپاشی حتمی قرار دارد، تمام وعده و وعید های حکومت و نظام؛ دروغ ثابت شده و امید و آرزوهای مردم به خصوص نسل جوان را به باد داده است.  مردم مایوس و حیران اکنون دنبال واقعیتهای اند که بتواند به آنها آرامش دهد و بنابرین در جستجوی تغیری هستند که حداقل نیازهای امروز  آنها را پاسخ گو باشد از همینروست که آنها بطور دسته جمعی تصمیم گرفته اند تا لااقل دیگر تسلیم زور نخواهند شد. 
 در خاتمه عرض کنم که از اینکه هر جنبش و فعاليتي نيازمند رهبري شايسته و خردمند است تا با استفاده از جهان‌بيني دقيق، علم مديريت ، مسير مبارزات خود را تحكيم و استوار سازد امیدوارم این جنبش و این همبستگی توسط یکی از بزرگان این مرز و بوم رهبری ؛ حفظ و مدیریت شود تا در مسایل کلان ملی نظیر انتخابات پارلمانی پیشرو بتوانند همینطور بدرخشند 
.ما باید بدانیم  به سوی کجا حرکت می کنیم و نقطه موعود و مطلوب ما کجاست.وقتی حق‌طلبان در مظلومیت قرار دارند، تکلیف‌شان روشن‌تر و کارشان راحت‌تر است؛ ولی وقتی‌ به حقوق شان نائل شوند کار ها دشوار تر می شود لهذا انسجام این توده ها ورهبری آن یک نیاز مبرم زمانی است  
پارک زیارت مطهر حکیم سنایی غزنوی- شهر غزنه سال ۱۳۹۴ خورشیدی

هیچ نظری موجود نیست: