فورمول
چون نرگس مخمور تو سرمست میشوددر کهکشان نور چه بن بست میشود
زخمی ترین فتیله ای نیمسوزم و هنوز
کاخ امید وصل من اشکست میشود
آئینه ها بچشم تو معنی شوند حال
هوشیار هم ز نرگس تو مست میشود
احساس عطر خاطره از نینواز را
آن فورمل صدیقی که گفته ست میشود
روحم غم غروب نگاه ترا همیش
در برکۀ عشاق چو بنشست، میشود
آب روان بدیدن روی تو تشنه لب
شمشاد پیش قامت تو پست میشود
نقش لب تو جای گرفته درون اشک
بوی تو با روان همه پیوست میشود
زیباتری ز برگ گل یاس و نسترن
در ازدحام دل دلی از دست میشود
نیلوفران ز آب دمید و بخنده گفت
تقدیر بروز ازلی هست میشود
یک لحظه هم ز یاد تو غافل نشد شکیب
چون تیر بی نشانه که از شصت میشود
من در این غزل فورمول گل نرگس را که صدیقی نازکخیال استخراج کرده بود بیان کردم اما در مورد تاریخچه خود نرگس پارسی گویان و ادیبان پارسی گو چنین نوشته اند رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست
نهد به پای قدح هر که شش درم دارد
«حافظ»
«حافظ»
گلهای نرگس معمولآ در فصل پاییز و آغاز زمستان در می آیند و نرگسزارهای زیبایی در این فصل به زیبایی نمایان می شوند . هزاره هاست که این گل در جامعه پارسی گو بویژه برای بانوان ایرانی، نامیست آشنا! نامی که در غزل های رند شیراز بارها آمده است. گل نرگس در فرهنگ و آیین کهن ما شرقیان بسیار متفاوت تر از مفاهیم و مضامینیست که در غرب و فلسفه ی یونانی مشاهده می شود.
گل نرگس یا نارسیس Narcissus در استوره یونانی نام جوانی بوده که با دیدن عکس خود در آب شیفته خود می شود و برای در آغوش کشیدن خود به درون آب می جهد و جان می سپارد و از آنجاست که در غرب نماد خود شیفتگی و نام نوعی بیماری روانیست که به انسان های خود شیفته داده می شود. اما از آنجاییکه این گل از ایران به اروپا رفته است و نوع ایرانی آن بسیار خوشبو و ظریف است می توان برای آن تاریخچه ای بس دراز و کهن آورد.
در فرهنگ و آیین کهن ایران گل نرگس نماد ایزد ماه است و همانگونه که آگاهید نیاکان ما، ماه را چشم آسمان در شب می دانستند و چشم نشان دهنده ی خرد و بینش است و همچنین ماه نخستین تخمی است که جانوران و گیاهان از آن پدید می آیند.از همینجاست که در تمامی چکامه های شاعران پارسی گوی ما نرگس به معنا و مفهوم چشم آمده است و البته چشم مست و خمار و تب آلود که نشان دهنده ی مستی ژرفیست. که مستی را می پراکند مانند چشمان ساقی و چشمان دلبری شهرآشوب که نیاز به سخن گفتن ندارد بلکه با یک نگاه تمام اسرار در وجود آنکه نیازمند دانستن حقایق نهان است می ریزد و مستی و فرزانگی را هر دو و با هم یکجا در جان عاشق می افشاند.
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست/
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر