۱۳۹۲ مهر ۲۴, چهارشنبه

قول نسیه و کاش ها

نسیه (قرض) را مال مدان


جمله بالا در میان یکی از مناجا‌ت‌های خواجه عبدالله انصاری بدون هیچ مقدمه ء ذکرگردیده است: به باور خواجه ای انصار"نسیه یا قرض".دو رقم اس..یا بکسی قرض میدهی و یاهم از کسی قرض میگری...در هر دو صورت باید این نسیه را مال خویش مدانی....یعنی اگر گرفته‌ای بدان که امانتی است که در نهایت باید آن را به صاحب‌اش برگردانی واگر به کسی قرض هم داده ای تا بدستت نیامده آنرا مال خود مشمار. زیرا بمقتضای قرض قند! هفته جنگ! ماه منکر! سال قسم!. خدا داند دوباره بدست آید یا نه.اما این ظاهر قضیه است . من فکر میکنم منظور اصلی خواجه انصار از جمله بالا این باشد که: اگر برای گرفتن قرض (نسیه ) از کسی قول ِ شفاهی گرفته باشی و به داشتن آن  از پیش دل خوش کرده باشی بدان  که فقط به  باد هوا دل بسته ای دقیق مثل من و کاش ایکاش محقق شود رویایم
.
شاعر : سجاد قنبری عد یوی
کاش ای تنها امید زندگی 
می توا نستم فراموشت کنم
یا شبی چون آتش سوزان دل
در لهیب سینه خاموشت کنم



کاش چون خواب گران از دیده ام
نیمه شب یاد رویت می گریخت
مرغ دل افسرده حال و بسته پر
از دیار آرزویت می گریخت

کاش احساس نیاز د ید نت
از وجودم چون وجود ت دور بود
در دلم آ تش نمیزد آ ن نگاه
کاش آ ن شب چشمها ئیم کور بود

کاش در باغ خوش رویای تو
دفتر اندیشه ام سر می گرفت

فارغ از اندیشهِ هجران و وصل

زندگی بی عشقت از سر می گرفت

کاش آن شب در گلستان خیال
ای گل زیبا نمی چید م تو را
تا بسوزم در خیال آرزو
کاشکی هرگز نمی دیدم تو را


آ هنگساز : احمد ظاهر 
 کاش ای تنها امید زندگی  می توانستم فراموشت کنم
یاشبی چون آتش سوزان عشق درنهیب سینه خاموشت کنم
                              کاش آن شب در گلستان خیال ای گل وحشی نمی چیدم ترا
                                تا نسوزم در خزان آرزو  کاشکی هرگز نمی دیدم ترا

هیچ نظری موجود نیست: