نهم سپتامبر و یاد واره مسعود
از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۹ در فاصله هر چرخش زمانی۳۶۵ روزه یکبار، در همین ماه سپتامبر، بزرگداشتی برای
تجلیل از شهادت احمدشاه مسعود و مبارزات آزادیخواهانه اش در سراسر جهان از جمله
کشور هالند صورت می گرفت. که من همه ساله در آن به عنوان سیاهی لشکر حضور میافتم و
تا ختم محفل بدقت بتمام سخنرانیها گوش میدادم.
از اینکه بزرگداشت از یک شخصیت، چیزی جز تجلیل از نقش و اندیشه وی نیست، در پنج سال نخست بدون موعظه کدام پیر معرفت،"عشق به آزاده گی " زیادترین تجلی را در بزرگداشت های تجلیل از مسعود داشت. عشقی که نماد و نمود آن "استقامت و ایثار" بود. وقتی این عشق در راستای ایجاد فضائ اخوت و مکتب انسانی و آزادگی مسعود خرچ میشد طبیعتن زیبا ، پسندیده و پر از جذبه بود. زیرا هنگامیکه ، سخن از آزاده گی و دفاع و پایداری از آزادی در میان باشد طبیعتن منظور از بزرگداشت هم به نحوی، میثاق عشق ورزی به اصل آزاده گی، در راستای منافع ملی انسان همان سرزمین میتواند باشد و این امر خود میتوانست بیشتر فضا را جمع و دلها را پیوند دهد.
اما پس از نخستین انتخابات و آغاز توطئه با بازی خوردن ها و بازی دادنها،
دیگر در هدف و برنامه بزرگداشتهای مسعود هم اندک اندک تغیراتی بعمل آمد. لافها و
پتاقها ظاهرآ برای ادامه راه مسعود، ولی در واقع برای پیدا کردن گوشه چشم و توجه ی
حاکمین تازه یا دشمنان قسم خورده مسعود اوج گرفت. برادران مسعود، یونس قانونی ، ایزدیار،
چکری و دهها تن از مهره های ریز و درشت حکومتی در این بزرگداشت ها هر ساله شرکت
میکردند و به اصطلاح با مسعود تجدید پیمان میکردند، می لافیدند و گویا اینگونه کمر
به ادامه راه مسعود میبستند ولی وقتی میرفتند، عمل شان عکس حرف شان بود. پوره ده
سال پیش وقتی امرالله خان از پست وزارت
امنیت بر طرف شده بود از طریق تیلفون در حالیکه خودش را راهرو و شاگرد مکتب مسعود
اعلام کرد با نطق آتشین گفت: اگر ما چنین انفعالی
حرکت کنیم روزی لشکر وزیرستانی در آرامگاه مسعود قدم خواهد زد؟ اما دیری نگذشت که
خودش تحت قیادت همان دشمن مسعود چنان منفعل شد که خود زمینه ساز همان پیشگویی اش را
فراهم کرد. بعد ها در خوشخدمتی برای رهبر تازه تراشیده اش با فرومایگی او را هم قامت مسعود خطاب میکرد. شاید فردا
همفکرانش مثل همفکران داکتر نجیب که از پیش گویی جنگ کوچه بکوچه اش او را تا مقام
قداست بالا میبرند، بگویند ببین امرالله خان نگفته بود لشکر وزیرستانی میایه!! خو
اونه آمد! نیامد؟درحالیکه ای ابلهان! اگر راهروان مکتب مسعود مثل امرالله ملی سرخک
وار عمل کنند پیشگویی کار نداره واضح است
که میاید..
مضاف بر اینها عده ای از پیروان خارج نشین مسعود، هم در این بزرگداشتها با
نطق های آتشین بر روی اشرفغنی و کرزی شاخ و شانه میکشیدند و پخ زده هشدارمیدادند:
که اگر اصلاح نشدی روزی ریشه هایم را از این
خاک به در آورده، و تمام نقدینه های زندگی ام را که نفرت از تو و نظام فاشیستی و
بی عدالتی توست در بکس سفری ام ریخته در سحرگاهی که هنوز خورشید سر بزرگش را از میان
کوههای شیر دروازه و آسه مایی بالا نیاورده، در وطن می آیم و گلویت را خواهم گرفت.
نمیگذارم راه رهبرم بی رهرو بماند. ای دوستان و یاران وقت وداع بشما فرا رسیده ! دیگر
هیچوقت به این شهر بر نمیگردم. من از بودن در این سرکها، میان این چشمها بیزارم. ای
مردم خواهی دید که چسان یخن دشمنان شناخته شده مسعود را خواهم گرفت و ابراز احساسات با کف زدنها پیهم.
آری اگر واضح تر بگویم از پانزده سال، ده سال اخیرش را دروغ شنیدم و
سرانجام دوسال است که بخاطر کرونا از شنیدن لاف شعار "مسعود راهت ادامه دارد"
محروم شدم .بگفته شیخ اجل سعدی در کتاب گلستان
دروغ گفتن به ضربت لازم ماند که اگر نیز جراحت درست شود، نشان بماند. چون
برادران یوسف که به دروغی موسوم شدند نیز به راست گفتن ایشان اعتماد نماند. قالَ
بَل سَوَّلَت لَکُم اَنفُسُکُم اَمرا.
یکی را که عادت بود راستی
خطایی رود در گذارند از او
و گر نامور شد به قول دروغ
دگر راست باور ندارند از او
و اما بزرگداشت از مسعود پس از بیست سال
امروز سالروز شهادت مسعود در حالی از سوی رهروانش در خارج کشور خموشانه تجلیل
میشود که تلخبتانه در داخل کشور به عکسهای مسعود و حتا به مقبره اش هتاکی و بی
احترامی صورت گرفته و انگار که پیشگویی ده سال پیش امرالله خان محقق شده است.
یگانه یادگارش که در سنگرش نشسته اجازه اشتراک در تجلیل از بزرگداشت پدر را ندارد.
بااینحال در اذهان به اصطلاح رهروان معامله گر ، هنوز لایه های ضخیم و تنیده شده
از ساده لوحی دیرین و باورهای صلب شده درونی موجود است. همین امر باعث میشود تا هنوز دلیل این
شکست و ذلت تاریخی را به نحوی کتمان کنند. و یا هم بر مبنای دروغ و منافع شخصی نوعی
توجیه و بگردن یکی دیگر بویژه اشرفغنی بیندازند. کاش این لافوکان کرسی پرست همین
اکنون شجاعت بیان حقایق را داشته باشند. کاش روزی از اینکه خود بخشی از پلشتی بوده
اند از مردم معذرت بخواهند. کاش همگامی مقطعی شانرا با حکومت های مزدور و وطنفروش
لااقل تقبیح کنند . کاش از نشان دادن تفکر وعمل که یاری رسان وطنفروشان در پایه ریزی
نظامی که اساسش بر بی عدالتی ،فساد، بالا کشیدن و بکار گماردن وطن فروشان و میدان
دادن به مشتی مفسد، اراذل واوباش وغارتگران فاسد فاشیست مخ کشی و جمهوری سه نفری که
چنین سرنوشت تلخی را بر مردمان این سرزمین رقم زدند نهراسند و لااقل اظهار پشیمانی
کنند. اعترافاتی
که لااقل فرو کاستن از منیت های فردی و گروهی
را در پی داشته باشد. .
آری مسعود قهرمان بود کسی بخواهد یا نخواهد! مسعود آزاده بود کسی بخواهد
یا نخواهد! اما با اینحال مسعود انسان بود و انسان طبعن اشتباه پذیر است یکی از
اشتباهاتش شاید وجود چنین یاران پول پرست باشد. از این لحاظ میخواهم بگویم که یاد
آوری و باز خوانی اندیشه مسعود از این پس هم اگر به نگاهی انتقادی ،حقیقت جو،آزادی
خواهانه، وحدت بخش نینجامد و در راستای همگرائی وهمدلی مخاطبان بزرگداشت درست عمل
نکند!چیزی جز یک نمایش تکراری ، فیل در هوا کردن و دل بهم زن نیست. بزرگداشت های که بیشتر از فصل
وجدائی گوید تا از وصل و همدلی به فتوای
حافظ نمرده باید بر او نماز خواند! خداوند مسعود را غریق رحمتش کند . حقا او مردی بود که
هیچگاه سر در برابر زور و زر فرود نیاورد و رنج سال ها جنگ را بجان خرید تا از
گوهر انسانیت و آزاده گی دفاع کند او مکتب انسانیت و آزاده گی ساخت باور ساخت!
روحش شاد.