بدیهی است که انتخابات به عنوان یکی از پایههای اصلی مردمسالاری همانند سایر عرصههای سیاست، دارای اخلاق و فرهنگ ویژهَ خود است که باید از جانب کاندیدان و هواداران شان در هنگام پیکار های انتخاباتی رعایت گردد.تلخبختانه و متأسّفانه که در چند انتخابات گذشته، هیچ آثاری از فرهنگ انتخابات و اخلاق انتخاباتی در میان کاندیدان و هواداران شان در جامعه ما دیده نشده و اکثریت آنها غالبن با سلاح (دروغ، شایعهپراکنی علیه رقبا، تهمتزنی به همدیگر، ارائهی آمارهای خلاف عقل، دادن وعدههای غیرواقعی، کوشش برای فریب اذهان عامّه)، به مصاف هم رفته بودند و سرانجام عده ای از آنها بعد از پیروزی در کنار هم زیر یک سقف به صفت همکار دوست شدند و عده ای دیگر طی همین سالها با وجود هم کار بودن یک دیگر خود را در زیر همان سقف گاهی دشنام کاری و گاهی هم با پرتاب بوتل آب نوازش کردند. خلاصه که پس از ختم هر انتخابات این مرتبه هواداران از راه تلویزیون تماشاچی پیکار کاندیدان خود اند
از اینکه سر از امروز بار دیگر پیکار های انتخاباتی در فضای مجازی بویژه فیس بوک بشدت اوج گرفته و با همان رسم کهن ادامه دارد!بنابر اهمّیّت موضوع، خواستم در نوشتار حاضر توجه دوستانم را به نکات ذیرین که من آنرا فرهنگ انتخاباتی یا اخلاق انتخاباتی نام نهاده ام معطوف بدارم اگر با من همنظر شدند لایک خواهند کرد اگر نکردند( حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس) !و
دوستان محترم و عزیز
-از اینکه جهان امروز بر مدار عقلانیّت و علم اداره میشود نخست از همه سعی کنید از کسانی حمایت کنید که واقعن مسلّط به علوم جدید بوده و از عقلانیّت درست بهره داشته باشد از نظر من پشتیبانی از کسانیکه از حدّاقلسویه علمی و عقلانی برخوردار نباشدبنابر هر ملحوظی خلاف فرهنگ و اخلاق انتخاباتی بوده و خرد جمعی را به تمسخر گرفتن است
دوم :از آدم های عملگرا حمایت کنید تا از شعارگراها: تفکیک اش سخت نیست! عملگرایی مستلزم برنامهگرایی است و بخشی از برنامه بر میگردد به عقلانیّت طراح و بخشی دیگرش، مربوط میشود به همان شعار و عوامگرایی . اما اگرعملگرایی عالمانه و عاقلانه باشد میشه به صاحب برنامه رای داد و حمایتش کرد! اگرچه در انتخابات معمولاً شعار دادن و وعده و وعید دادن رایج است، امّا این شعار ها از عوامفریبی و وعدههای خلاف عقل به آسانی تفکیک میشود مثلا اگر کسی میگوید: بمن رآی دهید اآرامش آسایش و سفره رنگین برایتان میارم !هر آدم میداندکه این یک شعار میان تهی است
مضاف بر این از شواهد و قراین پیداست که عدّهای از کاندیدان و حامیانشان حتا زحمت یک بار خواندن قانون اساسی و وظایف مربوط به شورای ملی را به خود ندادهاند و از قانون و حدود اختیارات شوراملی بیاطّلاع هستند. این افراد به همین علّت به خاطر عوامفریبی، وعدههایی میدهند که انجام دادن اش غیر ممکن است
لهذا تمنا میشود بر کسانیکه مردممداری برایشان اصل است نه مردمفریبی؛اعتماد لازم اس
نکته سومی که میخواهم یاد آور شوم و از نظر من خیلی مهم و ارزنده تلقی میشود اینست که : جوان گرا تر باشید! جوانان پر انرژی اند و امیدوار به آینده
در قدم چهارم از تعصّبهای
قومی و قبیلهای دوری کنید.واقعن ، تکیه بر تعصبهای قومی و قبیلوی به جای شایستگیهای علمی و
تخصصی کار درستی نیست. در چنین شرایط نخبه گان جوان و پر انرژی بهخاطر عدم حمایت همگانی و تواناییهای
مالی، قدرت رقابت را از دست میدهند و این کار باعث ناامیدی این افراد خواهد
شد. و آنهائی که با سرمایه ملی برای کسب مدارج علمی و عملی عمر گرانبهای خود را برای خدمت بشما هزینه نمودهاند چانس خدمت به شما را دریافت نخواهند کرد
نامزدهای محترم هر انتخابات و بهویژه انتخابات ریاستجمهوری
لازم است با مردم صادق باشند. صادقانه بگویند که کشور دارای چه مشکلات، مسائل و آسیبهای اقتصادی،
سیاسی، اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی است و صادقانه راهحلّهای علمی و
منطقی را ارائه کنند. نه اینکه مثلن بگویند بمن رآی دهید در پنج سال یک میلیون شغل ایجاد میکنم! اگر چنین گفتند این موضوع نشاندهندهی عدم
صداقت آنهاست.
داشتن روحیّهی نقدپذیری در نامزد های تان حتمی است؛ نامزد انتخابات باید نقدهای مشفقانه و
البتّه نه تخریبها و تهمتها را با جان و دل بشنود و برای رفع نواقص و عیوبی که
احتمالاً بدانها متّصف است بکوشد..
این بود عرایض بنده
هر که خواند دعا طمع دارم --- زانکه من بنده گنهکارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر